خانواده در قانون اساسی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز با الهام از تعالیم اسلامی بر اهمیت و قداست خانواده و تحکیم آن تأکید دارد.بر اساس اصل دهم قانون اساسی: ‹از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است ، همه ی قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده ، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی برپایه ی حقوق و اخلاق اسلامی باشد.›(حسن ملکی، 1372،ص24)
جامعه متشکل از خانواده هاست، مختصات آن از طریق روابط خانوادگى قابل توصیف است. اثر وجودى مفید و یا زیانبخش آن، به جامعه هم مى رسد. ساخت و مشى آن در سکون یا اضطراب جامعه مؤثر است. انگیزه اعضایش در انگیزه هاى اجتماع تأثیر مى گذارد. چگونگى مشى و سبک زندگى آن در اخلاق جامعه و در صحت یا بیمارى آن نقشى مؤثر دارد.) http://amb-iran.fr/index.php?lang=fa&page=00&PHPSESSID=6d2b878602893a293f7bcd8dc3a65030).
در ادبیات فارسی و آثار شاعران و نویسندگان بزرگ ایرانی هم به عشق و زناشویی و اهمیت خانواده توجه خاصی شده است . بعنوان مثال فردوسی جامعه انسانی و قوام و پایداری آن را بر اساس مهر و محبت و برگزیدن همسر وتشکیل خانواده ای پاک و لذت بردن از زیبایی ها و خوشی های زندگی به وجهی معتدل و متین استوار می داند، و زناشویی این شرط لازم و اجتناب ناپذیر بقای نوع انسانی را به شیوه ای خردگرایانه طرح و بررسی می کند:
جهان را فزایش ز جفـت آفرید که از یک فـزونی نیاید پدیـد
یکـی نیست جز داور کـردگـار که او را نه انباز و نه جفت و یار
هر آنچه آفریدست جفت آفرید گـشاده ز راز نـهفت آفـــرید
اگر نیستی جفت انـدر جهــان بمانـدی توانایـی اندر نـهان (علی اکبر ترابی ،1376،ص31)
مولوی نیز عشق و محبت را را اصل و اساس اتحاد زن و مرد دانسته که بقای نسل انسانی را به دنبال دارد .
میل اندر مرد و زن حق زان نهـاد تا بقـا یابد جهـان زیـن اتـحاد