مطالبی در حوزه علوم اجتماعی

خانواده ، فرهنگ ، فناوری اطلاعات،تعاونی های سنتی ، انقلاب

مطالبی در حوزه علوم اجتماعی

خانواده ، فرهنگ ، فناوری اطلاعات،تعاونی های سنتی ، انقلاب

نگاهی به تحول خانواده در ایران وجهان و عوامل مؤثر بر آن

باسمه تعالی

 

 

چکیده

خانواده به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی در همه جوامع،و در همه ی زمانها  می باشد که هم سلامت فرد و هم بقای جامعه را تأمین می کند. در گذشته های دور  نظام خانوادگی پدر سالاری و متکی بر اصول مذهبی رایج در آن عصر بوده است  نه بر اساس علاقه و عاطفه . زنان از بسیاری از حقوق امروزی محروم بودند. مردان از اختیارات نامحدودی برخوردار بودند. ولی به تدریج براثر تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فکری، خانواده دچار تغییراتی شد.  از حجم خانواده کاسته شده و کارکردهای خانواده کاهش یافته و نهادها و مؤسسات دیگر جامعه عهده دار برخی از وظایف خانواده گردیدند.زنان در خانواده از موقعیت بهتری برخوردار شده  فرزندان نیز از حقوق و آزادی های بیشتری برخوردار گردیدند.پیوندهای خویشاوندی امروزه نسبت به گذشته کم رنگ تر شده و نفوذ خود را در برقراری پیوندهای ازدواج از دست داده اند. این تحولات را در ایران هم می توان دید . گذز از خانواده گسترده به خانواده هسته ای ، تغییر در شیوه های ازدواج و همسرگزینی ، هویت بخشیدن به زنان و قائل شدن حق مالکیت و ... برای آن ها ، ایجاد دگرگونی در روابط زن و شوهر و والدین و فرزندان و ... از جمله تغییراتی است که می توان در خانواده ی ایرانی مشاهده کرد.

کلید واژه ها:   خانواده ، خویشاوندی ، خانواده گسترده ، خانواده ی هسته ای ، پدر سالاری

 

     منابع :

     بهنام ، جمشید: ساختهای خانواده و خویشاوندی در ایران تهران: جیبی 1350.

     ترابی ، علی اکبر: جامعه شناسی ادبیات فارسی ، تبریز: فروغ آزادی ،1376.

     قرآن کریم

     کوئن ،بروس : درآمدی به جامعه شناسی ترجمه ی محسن ثلاثی تهران: نشر توتیا 1378.

     گیدنز ، آنتونی : جامعه شناسی ترجمه منوچهر صبوری تهران:نشر نی ،1383.

     ملکی ، حسن :آشنایی با قانون اساسی کد 3010دوره کاردانی تربیت معلم تهران:شرکت چاپ و نشر ایران

     وثوقی ،منصور : مبانی جامعه شناسی (1) رشته علوم اجتماعی  انتشارات دانشگاه پیام نور

     مظاهری ، علی اکبر : خانواده ایرانی در روزگار پیش از اسلام

     روزنامه همشهری شماره 3016 مورخه 19/1/1382

     نشریه ندای صادق  شماره 19 دانشگاه امام صادق

تعریف خانواده

تعریف خانواده

      اصطلاح خانواده گاه  به گروهی از افرادی که روابط « زن وشوهری » ، یا « پدر ومادر –فرزندی »  میانشان وجود دارد اطلاق می شود وگاه مفهومی از یک گروه اجتماعی محدود را در بر دارد که افرادش با روابط گوناگونی ، که لزوماً روابط خویشاوندی نیست به یکدیگر مر بوطند .

    خانواده زن وشوهری یا هسته ای  شامل پدر و مادر و فرزندان  بر اساس ازدواج به وجود می آید و دارای و ظایف عاطفی ،مذهبی ،تربیتی ،جنسی و...است و مشخصه آن روابط میان پدر و مادر ، والدین و فرزندان و خواهران و برادران است .(جمشید بهنام ، 1350 ، ص 5 )

خانواده به مفهوم محدود آن عبارت است از یک واحد اجتماعى، ناشى از ازدواج یک زن ویک مرد که فرزندان پدید آمده از آنان خانواده را تکمیل مى کند. تعریف دیگرى، خانواده را گروهى از افرادمى داند که از راه خون ، زناشویی و یا فرزند پذیری با یکدیگر ارتباط می یابند و طی یک دوره ی زمانی نامشخص ،باهم زندگی می کنند.(بروس کوئن، 1378،ص127) آنتونی گیدنز جامعه شناس انگلیسی نیز خانواده را گروهی از افراد می داند که با ارتباطات خویشاوندی مستقیماً پیوند یافته اند،و اعضای بزرگسال آن مسئولیت مراقبت از کودکان را برعهده دارند. پیوندهای خویشاوندی ارتباطات میان افراد است که یا از طریق ازدواج برقرار گردیده اند ، یا از طریق تبار که خویشاوندان خونی (مادران ، پدران ، فرزندان دیگر ، پدربزرگها و غیره )را با یکدیگر مرتبط می سازد. و ازدواج عبارت است از پیوند جنسی از نظر اجتماعی به رسمیت شناخته شده و پسندیده بین دو نفر بزرگسال. (آنتونی گیدنز،1383،ص424)

اسلام خانواده را گروهى متشکل از افراد، داراى شخصیت مدنى، حقوقى و معنوى معرفى مى کند که هسته اولیه آن را ازدواج مشروع زن و مردى تشکیل مى دهند و نکاح عقدى است که براساس آن رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار مى شود و در آن طرفین داراى وظایف و حقوقجدید مى شوند. ارتباط خویشاوندى در سایه نکاح پدید مى آید و اعضاى آن روابط قانونى، اخلاقى و عاطفى دارند.

اساس تشکیل آن این است که زن و مردى مى کوشند اراده خود را بر تأسیس آن و قبول تکالیفى که شرع براى آنها معین کرده است، محقق سازند. بر این اساس خانواده یک تأسیسحقوقى به حساب خواهد آمد که اعضاى آن با رشته خونى با هم پیوند پیدا مى کنند. جامعه شناسان خانواده را یک پدیده تاریخى مى دانند که از اجتماع کلى جدا نیست. واحدى است اجتماعى که در عین حال خصایص یک نهاد و یک گروه را واجد است.     

نقش و اهمیت خانواده

نقش و اهمیت خانواده:

خانواده بستری است که در آن فرد رشد یافته و از موجودی ضعیف و ناتوان به انسانی با شخصیت تبدیل می شود.  چرا که خانواده نخستین محیط اجتماعی است که فرد در آن قرار می گیرد. و والدین  و اطرافیان کودک نخستین انسانهایی هستند که با وی ارتباط برقرار می کنند. با توجه به اهمیت اساسی این دوران در یادگیری _العلم فی الصغر کاالنقش فی الحجر_ بسیاری از اعمال ، اندیشه ها ، احساسات و جهت گیریهای فرد در بزرگسالی ریشه در خانواده  و دوران کودکی او دارد.

 در طول تاریخ تلاش های زیادی برای حذف خانواده صورت گرفته است  حتی جوامعی نیز سعی در از میان برداشتن ضرورت مقررات قانونی و مذهبی ازدواج را داشتند. ولی بزودی به مشکلات و پیامدهای این طرز زندگی زناشویی واقف گشته و بتدریج مجبور شدند به عمل ازدواج جنبه ی قانونی داده و مقررات جدیدی را برای حفظ خانواده بعنوان سلول زندگی اجتماعی مورد توجه قرار دهند.(منصور وثوقی ،ص122)

نهاد خانواده در همه جوامع، از مذهبى و غیر مذهبى پذیرفته شده و در جوامع گوناگون داراى نقش، پایگاه و منزلت‏هاى گوناگون است و در حیات اجتماعى مردم نقش و تأثیرى فراوان دارد. خانواده هسته اول همه سازمانها و نهادهاى اجتماعى است همه نقش هاى مربوط به ایجاد تمدن و انتقال مواریث و رشد و شکوفایى انسانیت به آن مربوط مى شود و نیز همه سنت ها، عقاید و آداب ویژگى هاى فردى و اجتماعى از طریق خانواده به نسل جدید انتقال مى یابد.

در اسلام بنیادی ترین واحد جامعه خانواده است واهمیت ویژه ای به خانواده داده شده و مایه آرامش انسانها دانسته شده است.-ومن ایاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة-یعنی یکی از نشانه های او اینست که از خود شما برای شما همسر آفرید تا با او آرام گیرید ومیان شما مهر و محبت قرار داد.(سوره روم آیه 21)

در جهان بینی اسلامی برای تمامی نیازها و غرایز انسانی راهکاری در نظر گرفته شده است .در این باره می توان گفت مسأله ازدواج بهترین راهکار برای یکی از این غرایز انسانی  است که از دیدگاه اسلامی اهمیت بسیاری دارد. بهترین زمان برای  ازدواج از دیدگاه اسلام دوره جوانی  است زیرا برای شروع به هر کاری دوره ای مناسب است و مناسب ترین دوره برای ازدواج دوره جوانی است .به همین دلیل است که سعدی می گوید: ای کاش در جوانی می دانستم و در پیری می توانستم.

روح لطیف انسان همانند جسم او دارای نیازهایی است که در صورت تأمین آن ها به تکامل واقعی خواهد رسید. به همین دلیل محبوب ترین چیز نزد خدای تعالی مسأله ازدواج است؛ تا آنجا که حضرت رسول می فرماید: "النکاح سنتی و مَن رَغَبَ عَن سُنَتی فَلَیس مِنی" و امام صادق نیز  می فرماید: "مِن اخلاق الانبیاء حُب النساء." دوست داشتن زنان از اخلاق پیامبران است.

مسأله زوجیت در قرآن کریم ، حتی برای اشیا نیز مطرح شده است ، خداوند در این باره می فرمایند : "مِن کُل شیءٍ خلقنا زوجٍ." یعنی مسأله زوجیت  فقط در مورد انسان ها و یا سایر موجودات نیست بلکه برای اشیا نیز این مسأله صدق می کند .

 دلایل اهمیت خانواده در اسلام

1) مسأله تولید مثل: اصولاً راز بقای موجودات و انسان ها در طبیعت ، تقویت غریزه جنسی است .

2) مسأله کسب استقلال: هنگامی که جوانی ازدواج می کند و جامعه کوچکی را به نام خانواده تشکیل می دهد ،در واقع احساس استقلال می کند و این احساس استقلال، موجب آرامش نفس می شود که در بالندگی و تکامل فرد و جامعه بسیار مؤثر است.

3) حفظ عفت و مصونیت از گناه: در حدیث آمده است نیمی از دین جوان با ازدواج حاصل می شود و نیم دیگر آن با تقوا، بنابراین ازدواج از دین انسان حفاظت می کند به همین دلیل باید به آن اهمیت داده شود. اکثر بزهکاران  اجتماع، افراد مجرد هستند.

معصوم (ع)در حدیث دیگری می فرماید: اکثر اهل جهنم از غیر متأهلین هستند؛ یعنی افراد متأهل کمتر به سراغ گناه و خلاف می روند.

4) ایجاد آرامش و تأمین اجتماعی: تمامی برنامه ها و اقدامات توسعه یک کشوردر چارچوب امنیت، مفهوم می یابد . حتی بهره برداری از آزادی ها نیز در پناه امنیت، امکان پذیر است. عدم امنیت مانع سازندگی می شود. در اثر ازدواج امنیت اجتماعی  ایجاد می شود، زیرا هنگامی که فرد ازدواج می کند با مسائلی چون تربیت فرزندان و سایر شئون زندگی خانوادگی در گیر می شود به همین دلیل کمتر به سوی اعمال بزهکارانه می رود ،اعمالی که موجب سلب امنیت فرد و اجتماع  می شوند .

بنابراین روی گردانی از سنت الهی موجب زوال پیوند اجتماعی و سقوط جامعه می گردد ، پس باید هر چه زودتر و بیشتر زمینه های روحی مناسب را برای جوانان فراهم کرد،زیرا میثاق ازدواج، مقدس ترین میثاق بشری است.(www.irib.ir/tv)                   

وظایف و کارکردهای  خانواده:

خانواده عهده دار وظایف مهم و فوق العاده اى است که اهم آن عبارت اند از:

ـ تنظیم رفتار جنسی و زاد و ولد  

ـ مراقبت و محافظت از کودکان، ناتوانان و سالمندان

ـ اجتماعی کردن فرزندان

ـ تثبیت جایگاه و منزلت اجتماعی

‌ــ فراهم آوردن امنیت اقتصادی(بروس کوئن،1378 ص131)

خانواده در قانون اساسی

خانواده در قانون اساسی

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز با الهام از تعالیم اسلامی  بر اهمیت و قداست خانواده و تحکیم آن تأکید دارد.بر اساس اصل دهم قانون اساسی: ‹از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است ، همه ی قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده ، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی برپایه ی حقوق و اخلاق اسلامی باشد.›(حسن ملکی، 1372،ص24)

جامعه متشکل از خانواده هاست، مختصات آن از طریق روابط خانوادگى قابل توصیف است. اثر وجودى مفید و یا زیانبخش آن، به جامعه هم مى رسد. ساخت و مشى آن در سکون یا اضطراب جامعه مؤثر است. انگیزه اعضایش در انگیزه هاى اجتماع تأثیر مى گذارد. چگونگى مشى و سبک زندگى آن در اخلاق جامعه و در صحت یا بیمارى آن نقشى مؤثر دارد.) http://amb-iran.fr/index.php?lang=fa&page=00&PHPSESSID=6d2b878602893a293f7bcd8dc3a65030).

در ادبیات فارسی و آثار شاعران و نویسندگان بزرگ ایرانی هم به عشق و زناشویی و اهمیت خانواده توجه خاصی شده است . بعنوان مثال فردوسی جامعه انسانی و قوام و پایداری آن را بر اساس مهر و محبت و برگزیدن همسر وتشکیل خانواده ای پاک و لذت بردن از زیبایی ها و خوشی های زندگی به وجهی معتدل و متین استوار می داند، و زناشویی این شرط لازم و اجتناب ناپذیر بقای نوع انسانی را به شیوه ای خردگرایانه طرح و بررسی می کند:

جهان را فزایش ز جفـت آفرید                   که از یک فـزونی نیاید پدیـد

یکـی نیست جز داور کـردگـار                  که او را نه انباز و نه جفت و یار

هر آنچه آفریدست جفت آفرید                 گـشاده ز راز نـهفت آفـــ‌رید

اگر نیستی جفت انـدر جهــان                  بمانـدی توانایـی اندر نـهان     (علی اکبر ترابی ،1376،ص31)

مولوی نیز عشق و محبت را را اصل و اساس اتحاد زن و مرد دانسته که بقای نسل انسانی را به دنبال دارد .

میل اندر مرد و زن حق زان نهـاد                تا بقـا یابد جهـان زیـن اتـحاد  

تحول خانواده در جهان

تحول خانواده در جهان

خانواده در روم قدیم

 تابع اصول مذهبی بوده و هر خانواده ، خدایان بخصوصی داشته ،

اعضای خانواده علاوه برزنان متعدد ، غلامان و کنیزان  و بندگان نیز بودند و مجموعه این افراد ، خانواده در روم قدیم را تشکیل می دادند .

خویشاوندی در تمدن روم قدیم فقط در میان مردان معنا داشت و درمیان  زنان اصلاً معنایی مردان علاوه بر اینکه رئیس خانواده بودند بلکه پس از مرگ نیز به عنوان خدای خانواده مورد پرستش و عبادت قرار می گرفتند .نداشت و قرابت به صورت همخونی بوده است ، قرابت حقوقی بین آنها برقرار نبوده است .

بنابر این نظام خانوادگی پدر سالاری بوده و متکی بر اصول مذهبی رایج در عصر آنها بوده است .

 خانواده در یونان قدیم

خانواده در یونان قدیم بر اساس مذهب بوده نه بر اساس علاقه و عاطفه . خانواده مجموعه ای بوده که اجداد و نیاکان واحدی را می پرستیدند به عبارت دیگر کسانی که نیاکان واحدی داشتند یک خانواده را تشکیل می دادند . گسترش خانواده فقط با اولاد ذکور بوده و در نتیجه زنانی که عقیم یا دختر زا بودند به شدت از خانواده طرد می شدند . نتیجه چنین تفکری در جامعه، رواج فرزند خواندگی بوده است .نظام خانوادگی پدر سالاری بوده است.(پودمان حقوق خانواده،شبکه آموزش سیمای جمهوری اسلامی www.irib.ir/tv)

خانواده در اروپا

نهاد خانواده در سطح جهانی تحت تاثیر تحولات اجتماعی دهه های گذشته با تغییرات،چالشها، مسایل و نیازهای جدید و متنوع شدن نظامهای خانواده مواجه شده است. پاره ای از این تحولات موجب تزلزل و ناپایداری موقعیت خانواده شده است، کاهش سطح تمایل ازدواج، افزایش آمار جدایی و طلاق و شکل گیری روابط نابسامان از جمله آثار آسیب دیدگی خانواده جوامع امروزی است

یکی از مورخین به نام لارنس استون در بررسی تحول خانواده قرون وسطایی در یک دوره سیصد ساله(1500 الی 1800میلادی) سه مرحله اصلی را تشخیص داده است:

1.    خانواده دودمانی باز: در اوایل دوره و صدها سال پیش از آن شکل مسلط خانواده بود . این خانواده نوعی خانواده ی هسته ای بود ، که در خانه ی نسبتاً کوچکی زندگی می کرد،اما عمیقاً با روابط اجتماعی محلی ، ازجمله روابط با خویشاوندان دیگر احاطه گردیده بود. خانواده به وضوح از اجتماع محلی جدا نبود .افراد آن از صمیمیتهای عاطفی که که ما امروز جزء زندگی خانوادگی می دانیم بهره مند نبودند و یا در جستجوی آن نبودند. رابطه ی جنسی در زندگی زناشویی به عنوان منبع لذت تلقی نمی گردید، بلکه به عنوان امری لازم برای به دنیا آوردن فرزندان در نظر گرفته می شد.انتخاب افراد تابع علایق دیگران مانند پدر و مادر ، خویشاوندان  نزدیک یا اجتماع محلی بود. علمای اخلاق و عالمان مذهبی عشق جنسی یا رمانتیک را خارج از محافل اشرافی بیماری می دانستند.امکان مداخله در خانواده از خارج بسیار زیاد بود و هیچ مطلب خصوصی و محرمانه ی داخلی وجود نداشت . بنا بر این خانواده نهادی باز ، رام شده و مطیع ، غیر عاطفی  اقتدارگرا بود

2.    خانواده ی پدر سالاری محدود: این شکل خانواده که تا اندازه ی زیادی به طبقات بالای جامعه محدود می گردید، نوعی خانواده انتقالی است . در این مرحله خانواده ی هسته ای به صورت واحدی مجزاتر ، جدا از پیوندهایش با خویشاوندان دیگر و با اجتماع محلی در آمد.این مرحله از تحول خانواده با تأکید فزاینده ای بر اهمیت عشق در روابط زناشویی و پدر و مادری همراه بود، اکر چه قدرت اقتدارگرایانه ی پدران نیز افزایش یافت.

3.   خانواده ی هسته ای محدود: گروهی که با رشته های عاطفی و نزدیک پیوند یافته ، به میزان زیادی از خلوت خصوصی خانگی برخوردار است و تمام توجه خود را به پرورش کودکان معطوف می سازد. تشکیل پیوند های زناشویی بر پایه ی گزینش شخصی وعشق رمانتیک و مهرورزی است و انتخاب همسر بر پایه ی تمایل به رابطه ای که محبت یا عشق ارائه کند ،نهاده شد .این خانواده که در آغاز در میان گروههای مرفه پدید آمد ، به تریج با گسترش صنعتی شدن در کشور های غربی کم وبیش عمومیت پیدا کرد . (آنتونی گیذنز ، 1383 ص430-429)

هر چند در برخی از نواحی مانند مناطق دور دست آسیا ، آفریقا یا اقیانوس آرام شکلهای سنتی خانواده شامل خانواده های گسترده ، کلانها ، و چند همسری چندان تغییری نکرده اند  اما در بیشتر کشورهای جهان سوم ، تغییرات گسترده ای در حال وقوع است.

مهمترین تغییراتی که هم اکنون در سراسر جهان رخ  می دهند عبارتند از:

1.        کلانها و دیگر گروههای خویشاوندی به هم پیوسته نفوذ خود را از دست می دهند.

2.    روندی کلی در جهت انتخاب آزادانه ی همسر مشاهده می شود.اگر چه به هیچ وجه همبستگی کاملی وجود ندارد ، اما خانواده ی گسترده معمولاً با ازدواجهای تنظیم شده ربط دارند. تأکید بر  اندیشه ی فردگرایی غربی و عشق رمانتیک و عوامل دیگر سبب تضعیف نظام های خانواده گسترده و محدود کردن ازدواج های تنظیم شده گردیده است . و اغلب جوانان خواهان حق انتخاب شریک زناشویی خود هستند.

3.   حقوق زنان ، هم از نظر حق انتخاب در ازدواج و هم تصمیم گیری در خانواده بیش از پیش به رسمیت شناخته می شود. میزان زیادتر اشتغال زنان در خارج از خانه ، همراه با آسان تر شدن طلاق ، با این تغییرات در ارتباط هستند.

4.   کاهش نقش گروه خویشاوندی به عنوان عامل سازمان دهنده ی  تشکیل روابط زناشویی. بیشتر ازدواج ها در فرهنگهای سنتی ‌« ازدواجهای خویشاوندی » بود . از افراد انتظار می رفت ، یا مجبور بودند با شریک زناشویی انتخاب شده از میان  افراد خاصی، که به وسیله ی روابط خویشاوندی معین می شد ، ازدواج کنند.

5.   آزادی جنسی در جوامعی که بسیار سختگیر بودند بیشتر رواج می یابد. گاهی این فرایند پیشرفت زیادی نکرده است ، و تغییراتی در جهت معکوس نیز رخ داده است ، مانند آنچه به دنبال انقلاب اسلامی در ایران رخ داده است.

6.    روندی کلی درجهت گسترش حقوق کودکان وجود دارد. و بیشتر حکومتها  چارچوبهای قانونی برای حمایت از کودکان ایجاد کرده اند. اگر چه راه درازی در پیش است تا این قوانین عمومیت پیدا کنند.